فان پاتوق
پاتوقی برای همه با هر سلیقه ای ...
| ||
|
حقایق ثروت کوروش
زمانی کزروس به کوروش بزرگ گفت چرا از غنیمت های جنگی چیزی را برای خود بر نمی داری و همه را به سربازانت می بخشی. کوروش گفت اگر غنیمت های جنگی را نمی بخشیدیم الان دارایی من چقدر بود؟...
گزروس عددی را با معیار آن زمان گفت. کوروش یکی از سربازانش را صدا زد و گفت برو به مردم بگو کوروش برای امری به مقداری پول و طلا نیاز دارد. سرباز در بین مردم جار زد و سخن کوروش را به گوششان رسانید.مردم هرچه در توان داشتند برای کوروش فرستادند. وقتی که مالهای گرد آوری شده را حساب کردند ، از آنچه کزروس انتظار داشت بسیار بیشتر بود.کوروش رو به کزروس کرد و گفت ، ثروت من اینجاست. اگر آنها را پیش خود نگه داشته بودم ، همیشه باید نگران آنها بودم... [ سه شنبه 9 اسفند 1390
] [ 18:37 ] [ احسان اشرفی ] اسباب بازیهای دوران باستان (+عکس)
در پاییز امسال، نمایشگاهی در موزههای شهرهای سمنان و شاهرود برگزار شد که «یادگارهای کودکانه» نام داشت. به نظر میرسد این نمایشگاه بیش از هر چیز بهانهای بوده برای دیدن آثار گذشتگان با نگاهی جدید، چون وقتی صحبت از قرنها و هزارههاست، آنهم در نبود نوشتار، کتابت، تاریخ مکتوب و مدون، صد البته گاه باید به حدس و گمان دست زد. چهارچرخههای دیروز
جانوری از هزارهها
موش سفالی
پیکرکهای کوچک
نقش کودکی
مشق شب
نقشی برای سرگرمی
جغجغه باستانی
بازی ایلامی
اسباببازی قیمتی
قمقمهکودک
موضوعات مرتبط: ، ، ، ، ، [ سه شنبه 9 اسفند 1390
] [ 18:37 ] [ احسان اشرفی ] شمشیر مشهورترین دزد دریایی کاراییب کشف شد (+عکس)
محققان مدعی هستند، در کاوشها و بررسیهای اخیر خود موفق به کشف تکههای قبضه طلاکاری شده شمشیری شده اند که متعلق به مشهورترین دزد دریایی کاراییب در قرن هجدهم بوده است.
به گزارش میراث آریا (Chtn)، این قبضه طلا کاری شده که به صورت تکههایی از هم جدا در سال 1997 در اعماق آبهای کارولینای شمالی به دست آمده و پس از سالها وقفه به تازگی به هم متصل شده است، به تصور برخی محققان میتواند، متعلق به دزد دریایی قرن 18 کاراییب معروف به " ریش سیاه" باشد. براساس اسناد و مدارک تاریخی، این کشتی در پی یک جدال سخت با ناوگان ارتش انگلستان در سال 1718، منهدم شد اما بقایای آن به مدت یک سال همچنان روی آب شناور بوده و سپس غرق شد. به گفته باستانشناسان در این مدت، دزدان دریایی میتوانستند بسیاری از لوازم و اشیا گرانبها و مورد استفاده را از کشتی خارج کنند در این صورت بر جای ماندن چنین شی گرانبهایی درون کشتی، نشان دهنده اهمیت کم آن در نزد دزدان بوده و یا اینکه قادر به خارج کردن آن نشده بودند. گفتنی است "ریش سیاه" و افرادش تنها دو سال به عنوان دزدان دریایی کاراییب، در آبهای این منطقه بودند، اما در همین مدت کم به یکی از ترسناکترین مجرمان دریایی زمان خود تبدیل شده بودند. موضوعات مرتبط: ، ، ، ، ، [ سه شنبه 9 اسفند 1390
] [ 18:36 ] [ احسان اشرفی ] معروف ترین گلادیاتورهای تاریخ باستان
گلادیاتورها، بردههای خونخوار روم باستان بودند که زندگیهای عجیب و متفاوتی داشتند.
برای بشر امروزی غیرممکن است که احساس گلادیاتورهای مبارز «کلزیوم» بزرگ روم باستان را درک کنند. تماشاگران تشنه خون و خشونت از یک سو تو را وادار میکنند برای گذران اوقات فراغتشان آدم بکشی و برده داری بی رحم از سوی دیگر تهدیدت کرده اگر نتوانی رضایت امپراتور و همراهانش را جلب کنی تو را زنده زنده در آتش میسوزاند! برخلاف تصویر زیبا و حماسیای که از گلادیاتورهای عصر باستان نشان داده میشود، این بردههای بیچاره زندگی مشقت باری داشتند و همیشه بازنده بودند؛ چه در میدان جنگ برنده میشدند و با شمشیری خونین به سلول خود بازمیگشتند و چه شکست میخوردند و خونشان با خاک کلزیوم در هم میآمیخت! به همین دلیل است که بیشتر گلادیاتورهای جنگاور پس از مدتی نمایش با استفاده از کوچک ترین فرصتی فرار میکردند تا زندگی را مثل یک انسان تجربه کنند، نه یک حیوان خونخوار!
هر چند همچنان زندگی این بردههای جنگجو سوژه خوبی است برای پرده سینما یا صفحه تلویزیون؛ فیلم سینمایی «گلادیاتور» ساخته ریدلی اسکات با بازی راسل کرو و سریال آمریکایی «اسپارتاکوس» که هم اکنون طرفداران زیادی در جهان دارد، معروف ترین نمونههای این گونه محصولات هستند!
در آن روزها رومیها آمفی تئاترها و مبارزات گلادیاتورها را نشانه تمدن خود میدانستند. پرورش گلادیاتورها هم سرمایه گذاریهای مطمئنی به شمار میآمدند که داشتن قوی ترین آنها افتخار هر اشراف زاده ای بود. جالب است که در آن دوران هیچ کس در مورد اخلاق انسانی و حقوق بشر حرف نمیزد و مخالفتی با این مبارزات وحشیانه نداشت. برده داران رومی هم با افتخار از شغل خود سخن میگفتند. اولین مراسم رسمی مبارزه گلادیاتورها در مراسم یادبود امپراتوری به نام جونیوس بروتوس پرا در سال 264 قبل از میلاد برگزار شد. البته بعدها کاربرد این گونه مبارزات عوض شد. با رونق گرفتن مبارزات گلادیاتوری و استقبال زیاد مردم، امپراتوران رومی از این مراسم برای تهییج احساسات عمومی قبل از شروع جنگ استفاده میکردند.
یعنی با برگزاری چند مبارزه هیجان انگیز بین گلادیاتورهای معروف، حس خشونت را بین سربازان و مردم عادی رواج میدادند تا جامعه بتواند هزینههای مالی، اجتماعی و سیاسی یک جنگ خونین جدید را بپذیرد. گاهی هم برخی امپراتوران رومی برای سرپوش گذاشتن بر مشکلات سیاسی یا اقتصادی خود، چنین مراسمی را برگزار میکردند تا توجه عموم از موضوعات مورد بحث روز دور شود و همه به تماشای گلادیاتورهای بخت برگشته ای بروند که برای زنده ماندن مجبورند همنوعان خود را بی رحمانه به قتل برسانند!
البته مالکان گلادیاتورهایی که در صحنه مبارزه کشته میشدند مبلغی به عنوان خونبها دریافت میکردند! جالب است که بدانید حتی در برخی مراسم گلادیاتوری، زنان نیز در میدان مبارزه حاضر میشدند و برای رسیدن به جوایز بزرگ شمشیر میزدند.
البته در مورد گلادیاتورهای زن اطلاعات و اسناد اندک و پراکنده ای وجود دارد ولی به هر حال بیشتر مورخان معتقدند در دوران بعد از اسپارتاکوس، گلادیاتورهای زن هم در صحنه کلزیوم حاضر میشدند و اما فهرست معروف ترین گلادیاتورها:
کومودیوس، خونخوارترین گلادیاتور تاریخ دومین گلادیاتور معروف این فهرست، یک برده نبود بلکه او خودش امپراتور بود، کومودیوس! کومودیوس یکی از خونخوارترین گلادیاتورهایی بود که بر صحنه کلزیوم روم ظاهر شد؛ کسی که بی رحمانه گلادیاتورهای تیمهای رقیب و حتی هم تیمیهای خود را از لب تیغ میگذراند و هرگز از این همه کشتار بی رحمانه احساس پشیمانی نکرد. او معتقد بود انسان در جهانی زندگی میکند که تنها راه برای رسیدن به موفقیت و خوشبختی در آن از بین بردن تمام موانع است؛ مهم نیست به چه قیمتی! در واقع میتوان گفت کومودیوس تجسم واقعی شعار معروف گلادیاتورهاست که «بکش یا بمیر!» او بین سالهای 177-192 بعد از میلاد مسیح زندگی کرد و طبق نوشتههای مختلف عصر باستان، وی در هزار مبارزه پیروز شده و یکی از رکوردداران جنگهای گلادیاتوری محسوب میشود.
یکی دیگر از ویژگیهای این امپراتور سنگدل بیزاری از سیاست بازی است؛ چنان که وی در زمانی که بر مسند امور قرار داشت، تمام احکام خود را در اعلامیههای مختلف به وضوح به اطلاع عموم میرساند و هیچ وقت منازعات سیاسی کاخ را مخفی نگه نمیداشت! او معتقد بود سیاسی کاری و پنهان کاری متعلق به انسانهای ترسوست و یک شاه مقتدر باید بتواند احکام خود را به هر قیمتی که شده اجرا کند و مخالفان را بی رحمانه سرکوب!
فلاما، گلادیاتور خاموش فلاما یکی از مرموزترین گلادیاتورهای تاریخ است. فلاما یک برنده ذاتی بود که همیشه در مبارزه تنها به پیروزی فکر میکرد و برای رسیدن به این هدف از هیچ کاری فروگذار نبود. نکته مرموز زندگی او اینجاست که فلاما چهار بار برنده جایزه رودیس شد! یعنی همان جایزه ای که او با آن میتوانست آزادی خود را تضمین کند اما همیشه گلادیاتور بودن را انتخاب میکرد و حاضر نبود مثل یک انسان آزاد و معمولی زندگی کند. فلاما با سایر گلادیاتورهای جنگاور متفاوت بود: هرگز قبل از شروع جنگ کری خوانی نمیکرد و با صدای بلند تشویق تماشاگران را جلب نمیکرد. پس از پیروزی در جنگ هم به ابراز احساسات مردم پاسخ نمیداد و بعد از تعظیم در برابر امپراتور صحنه را ترک میکرد.
هم تیمیهای فلاما هم همیشه از کم حرفی و گوشه گیری وی سخن میگفتند؛ چنان که هرگز پیروزیهای بزرگش را جشن نگرفت. گویی این مرد تنها برای جنگیدن به دنیا آمده بود و بس! جالب است بدانید جمله معروف «من برای آدمکشی به دنیا آمده ام!» به وی نسبت داده شده است؛ جمله ای که امروزه به زبان عبری بر لباس سربازان رژیم اشغالگر قدس نقش بسته است!
آرامگاه این گلادیاتور مرموز در سیسیل ایتالیاست که روی سنگ قبر باستانی آن نوشته شده: «فلاما-گلادیاتور اهل سوریه- 30 سال زندگی کرد... 34 بار جنگید... 21 بار پیروز از میدان خارج شد و نه مبارزه بی نتیجه داشت... چهار بار شکست خورد.» این سنگ قبر توسط دلیکاتوس- همرزم باوفای فلاما-ساخته شده و بر مزار وی قرار گرفته است؛ هرچند در مورد نوشتههای آن تردیدهای زیادی وجود دارد!
پریسکوس و وروس، مثل دو برادر گلادیاتورهای رومی همیشه تنها بودند و فقط در مبارزات گروهی از هم تیمیهای قدرتمند و فرمانبردار استفاده میکردند. اما در این میان یک استثنا وجود دارد؛ پریسکوس و وروس مثل دو برادر در تمام نبردها دوشادوش هم جنگیدند. پریسکوس یک برده به دنیا آمده بود اما وروس آزاد بود تا زمانی که در یکی از جنگها به اسارت ارتش روم درآمد. این دو جنگجوی نامی در ارتش گلادیاتورهای سلتیک با هم آشنا شدند. هرگز در تاریخ روم باستان مشاهده نشده دو گلادیاتور تا این اندازه هماهنگ باشند و تمام پیروزیهای جنگی خود را مشترکاً کسب کرده باشند. پریسکوس متخصص تاکتیکهای نظامی بود و همیشه بهترین طرحها برای شکست تیم رقیب را او آماده میکرد. وروس هم یک گلادیاتور تنومند بود که هرگز در مبارزه با گلادیاتورهای قدرتمند شکست نمیخورد. این دو پس از سالها مبارزه و کسب موفقیتهای بی شمار با هم صحنه کلزیوم را ترک کردند.
امپراتور روم به پاس سالها مبارزه شجاعانه، آنها را قهرمان خطاب کرد و شمشیر چوبی رودیس را در اختیارشان گذاشت تا بین آزادی و گلادیاتور ماندن یکی را انتخاب کنند. پریسکوس و وروس هم در کنار هم صحنه مبارزه را ترک کردند تا وارد میدان زندگی واقعی شوند؛ این بار بدون جنگ و خونریزی! جنگاوریهای پریسکوس و وروس جنبه هنری نیز پیدا کرده بود؛ در مبارزات روز اول جشن آمفی تئاتر فلاویان در سال 80 بعد از میلاد، این دو همرزم مجبور بودند در مقابل هم قرار بگیرند. مبارزه نهایی!
این مبارزه نفسگیر به یکی از مبارزات به یادماندنی تاریخ گلادیاتورها تبدیل شد؛ چنان که شعر حماسی ویژه ای در بخش اشعار حماسی مارتیال در وصف این مبارزه سروده شد و در حال حاضر این شعر تنها بازمانده از ثبت وقایع مبارزات گلادیاتوری به نظم است! نتیجه این مبارزه طولانی هم بسیار عجیب بود؛ امپراتور تیتوس هردوی این گلادیاتورها را برنده اعلام کرد و جایزه (آزادی) در اختیار هر دو قرار گرفت. در حالی که قبل و بعد از تیتوس هیچ امپراتوری حکم به پیروزی هر دو طرف مبارزه صادر نکرد.
کریکسوس این گلادیاتور جنگاور یکی از دوستان باوفای اسپارتاکوس بود و در جنگ سوم بردهها، با دولت روم، فرماندهی ارتش گلادیاتورها را برعهده داشت. نام او در زبان گالی به معنی موفرفری است. ارتش کریکسوس در مبارزات اولیه توانست بر رومیان پیروز شود اما با حملات گسترده ارتش امپراتور به نقاط ضعف ارتش بردهها، کریکسوس و افرادش مجبور شدند عقب نشینی کنند. شرایط خاص آن دوران باعث شد کریکسوس تا مدتها دور از اسپارتاکوس باشد و به اجبار در جنوب ایتالیا سنگر بگیرد. در سال 72 قبل از میلاد، بخشی از ارتش امپراتور به رهبری لوشس گلیوس پابلیکولا به مواضع کریکسوس حمله کرد و با وجود رشادتهای بسیار این فرمانده، ارتش بردهها به خاطر خیانت چند عنصر فاسد، شکست خورد. پس از جنگ و گریزهای سریالی بالاخره کریکسوس به دست رومیان کشته شد و تمام ارتش 30 هزار نفری او که قدرت و شهرت فراوانی داشت از بین رفت.
اسپارتاکوس بعد از اطلاع از مرگ همرزم وفادارش مسابقات ویژه ای برای یادبود وی برپا کرد که در آن 300 سرباز رومی (اسیر جنگی) مجبور بودند مثل گلادیاتورها به جان همدیگر بیفتند تا زنده بمانند! در واقع اسپارتاکوس میخواست طعم زندگی و جنگ گلادیاتوری را به سربازان رومی بچشاند!
اسپارتاکوس، شماره 1 گلادیاتورها شاید بتوان گفت معروف ترین گلادیاتور جهان اسپارتاکوس است که شهرت خود را مدیون کتابها، انیمیشنها، سریالها و فیلمهای سینمایی ای است که با الهام از زندگی پرماجرایش ساخته شدهاند. هرچند خود اسپارتاکوس آن قدر زنده نماند که این شهرت جهانی را به چشم ببیند! این برده رومی که بین سالهای 71-109 قبل از میلاد مسیح زندگی میکرد، در جنگ روم باتریس(سرزمینی کهن در حوزه کشورهای یونان، ترکیه و بلغارستان کنونی) اسیر شد و به صف گلادیاتورهای امپراتور روم اضافه شد. اما اسپارتاکوس با تمام بردههای دیگر فرق داشت: شم ذاتی رهبری و مدیریت اسپارتاکوس به علاوه شهامت مثال زدنی اش باعث شد این گلادیاتورها جنگجو به سرعت به رهبر شورشیان زندانهای روم تبدیل شود و سلطنت روم را با مشکلات بزرگی که به وجود آورد به چالش بکشد.
مالک اسپارتاکوس، لانیستا لنتولوس باتیاتوس نام داشت که صاحب بزرگ ترین ارتش گلادیاتورهای آن زمان بود: لودوس! اسپارتاکوس دوستان باوفای خود کریکسوس و اونومائوس را در این ارتش پیدا کرد. معمولاً جنبه بیدادستیزی و شجاعت این سردار بزرگ مورد توجه نویسندگان و حتی سیاستمداران و عوام قرار میگیرد، در صورتی که در زمینه فنون جنگی و تاکتیکهای نظامی هم وی یکی از بهترین گلادیاتورهای زمان خود بود.
به عنوان مثال بیشتر تاکتیکهای نظامیای که در جنگ علیه رومیها مورد استفاده ارتش بردهها قرار گرفت توسط خود اسپارتاکوس طراحی شده بود. به علاوه امپراتور روم هم از طغیان و شورش اسپارتاکوس علیه سلطنتش گیج شده بود؛ چون اسپارتاکوس قبل از فرار یکی از بهترین گلادیاتورهای ارتش روم بود که همیشه توجه امپراتور و همراهانش را به خود جلب میکرد. دلیل این توجه زیاد هم آشنایی وی به فنون نظامی و شکست دادن گلادیاتورهای مختلف بود.
اونومائوس یک گلادیاتور جنگجوی دیگر از گال که به همراه اسپارتاکوس و کریکسوس از ارتش باتیاتوس فرار کرد تا ارتشی مهیا کند برای جنگ با سلطنت روم! او هم یکی از فرماندهان ارشد ارتش بردهها بود که جنگاوریها و شجاعتهای فراوانی از خود نشان داد اما در همان جنگهای اولیه با ارتش روم کشته شد. نام اونومائوس به عنوان معمار اولین پیروزی ارتش بردهها در تاریخ ثبت شده؛ به کمک درایت و شجاعت اونومائوس و همراهانش، ارتش بردهها توانست منطقه حساس جنگی مانت وسویوس را به تسخیر خود درآورد و اولین پیروزی بر ارتش روم را رقم بزند!
مرگ زودهنگام این جنگجوی بی نظیر یکی از دلایل شکست نهایی ارتش بردهها بود. در واقع این حربه تاکتیکی رومیها بود تا این سه فرمانده و سربازانشان از یکدیگر جدا شوند. اگر جدایی اسپارتاکوس از کریکسوس و اونومائوس محقق نمیشد، شاید مسیر تاریخ به کلی تغییر میکرد!
هادریانوس، امپراتور محبوب پابلیوس ایلیوس هادریانوس یکی از گلادیاتورهای بنام روم بود که در نهایت به مقام امپراتوری روم رسید(117-138 بعد از میلاد). جالب است بدانید او یکی از بهترین امپراتوریهای روم باستان بوده؛ چنان که نامش در میان پنج امپراتور محبوب دوران روم باستان آمده و دلیل این محبوبیت نه جنگاوری و خونخواری در میدان جنگ، بلکه تلاشهای فراوان هادریان در ساخت بناهای تاریخی و رسیدگی به امور رفاهی مردم روم بوده است. او یکی از امپراتورهای مهربان روم بود که برخلاف دوران کوتاه جنگاوری اش به عنوان گلادیاتور همیشه دوست داشت صلح و امنیت در جامعه برقرار باشد. معبد ونوس در دوران حکومت او در رم ساخته شد. هادریانوس تنها امپراتور روم بود که به تمام ایالتهای امپراتوری بزرگ روم سرکشی میکرد و همیشه با فقرا و نیازمندان مهربان و بخشنده بود.
در نوشتههای باستانی اطلاعات زیادی در مورد کارهای نیک وی در دوران حکومتش وجود دارد؛ چنان که مردم روم پس از تراجان (امپراتوری که قبل از هادریان بر روم حکومت میکرد و بسیار ظالم و خونخوار بود) او را فرشته ای میدانستند که از آسمان برای نجات آنها فرود آمده است!
مارکوس آتیلیوس از دیگر گلادیاتورهای معروف میتوان به مارکوس آتیلیوس اشاره کرد که پس از ورشکستگی، خود را به جای بدهی اش به ارتش گلادیاتورها فروخت و در آنجا به یک گلادیاتور حرفه ای تبدیل شد که برای به دست آوردن پول و طلا حاضر بود هر مبارزه ای را قبول کند. مارکوس در یک مبارزه تاریخی، هیلاریوس، گلادیاتور ویژه امپراتور نرون را شکست داد. در حالی که هیلاریوس قبل از آن 13 مبارزه متوالی را با پیروزی پشت سر گذاشته بود. دیگر حریف قدر وی ریسویس فلیکس نام داشت که پس از 12 برد متوالی در مقابل مارکوس شکست خورد و جان خود را از دست داد.
موضوعات مرتبط: ، ، ، ، [ سه شنبه 9 اسفند 1390
] [ 18:34 ] [ احسان اشرفی ] کدام استان بیشترین امام زاده را دارد ؟!
نماینده ولی فقیه در مازندران گفت: استان مازندران بعد از فارس بیشترین امامزاده را در کشور دارد.
به گزارش خبرگزاری فارس از شهرستان ساری، آیتالله نورالله طبرسی در مراسم کلنگزنی طرح جامع توسعه حرم آستانه مبارکه امامزاده عباس ساری با اعلام اینکه مازندران پناهگاه علویان است، اظهار داشت: یکی از برکات الهی در استان ما وجود امامزادههای زیاد است. وی با اشاره به اینکه مسئولان استان در توسعه فضاهای فرهنگی، تفریحی و معنوی آستانه مبارکه امامزاده عباس ساری کمک و تلاش کنند، بیان داشت: وقف یکی از بارزترین جلوههای توسعه و پیشرفت جامعه است که باید تلاش جدی برای احیای موقوفات و فرهنگ وقف انجام شود. امام جمعه ساری وقف را چشمه همیشه جاری در جامعه اسلامی دانست و بیان داشت: وقف سنت رسول خدا و ائمهاطهار (ع) است که در زمان حیات مبارکشان به این امر توجه داشتند. وی با اشاره به وجود نکات مهم و قابل تامل در بارگاه ملکوتی امامزادهها گفت: این قبور مطهر که اکنون در اوج شکوه قرار دارند دارای نکات عبرتآموز فراوانی بوده و جایگاه انسانهای بزرگوار و متصل به اهل بیت(ع) را در مقایسه با عاقبت ظالمان تاریخ نشان میدهد. نماینده ولی فقیه در مازندران با اعلام اینکه بازسازی امامزادهها و مساجد دارای اهمیت فراوانی است، خاطرنشان کرد: مسئولان شهرداری نیز باید برای تعریض خیابان منتهی به امامزاده عباس ساری کمک کنند تا در اوج شلوغی و ازدیاد زائران دچار مشکل نشوند. وی ترویج فرهنگ وقف را نیازمند تبلیغ و فرهنگسازی دانست و افزود: خیلی از متمکنان و سرمایهداران هستند که میتوانند اموال خود را وقف کنند اما از آثار و برکات وقف آگاهی ندارند. نماینده مقام معظم رهبری در مازندران اضافه کرد: باید با فرهنگسازی و کارهای تبلیغی آنها را با این سنت اصیل اسلامی و انسانی آشنا کرد. طبرسی احیای موقوفات را سبب رونق و توسعه جامعه و اقتصاد آن عنوان کرد و گفت: احیای موقوفات نیازمند همت و تلاش همگانی به ویژه مدیران و مسئولان است. وی در پایان احیای موقوفات را نیازمند فرهنگسازی دانست و یادآور شد: ازیک سو باید موقوفات و نیات واقفان را احیا کرد و از سوی دیگر باید فرهنگ مناسب وقف را در جامعه اسلامی تبلیغ، ترویج و تبیین کرد. کلنگ طرح جامع توسعه حرم آستانه مبارکه امامزاده عباس ساری توسط 11 نفر از مسئولان ارشد استان زده شد. موضوعات مرتبط: ، ، ، [ سه شنبه 9 اسفند 1390
] [ 18:33 ] [ احسان اشرفی ] ده تمدنی که به طرز مرموزی ناپدید شدند!! +عکس
اکثر تمدنها به آرامی از بین رفته اند یا دراثر بلایای طبیعی نابود شده اند یا در اثر جنگ و تاراج از بین رفته اند. اما اجتماعات اندکی نیز وجود داشته اند که نابود شدنشان مردم را گیچ کرده است. سایت ایران ناز در اینجا لیست 10 تمدنی را آورده که بدون هیچ حادثه ای از دست رفته اند.
1. امپراطوری Aksumite امپراطوری Aksumite در اتیوپی امروزی در قرن اول آغاز شد. به خاطر فرهنگ بازرگانی، آکسومیت جامعه بسیار ثروتمندی بود و اولین فرهنگ افریقایی بود که سکه خودش را ضرب کرد؛ ضرب سکه در زمان باستان از اهمیت زیادی برخوردار بود. طبق افسانههای محلی یک ملکه یهودی به نام «یودیت» امپراطوری Aksumite را شکست داده و کلیساها و کتابهایش را سوزاند. باوجود این دیگران اعتقاد دارند ملکه بت پرست جنوبی به نام Bani al-Hamwiyah باعث سقوط این تمدن گردید. 2. نباتیان نباتیان حدودا از قرن ششم قبل از میلاد بخشهایی از اردن، کنعان و عربستان را اشغال کردند. آنها سازندگان شهر پترا بودند. پترا درون یک صخره تراشیده شد و از جواهرات خاندان سلطنتی تامین میشد. به دلیل اندازه مسیر تجارت، فرهنگ نباتیان به شدت از سوی یونانیهای هلنستیک، روم، عربستان و آشوریان مورد غضب و ضرر و زیان قرار گرفت. مدارک باستان شناسی ثابت میکند مهاجرت آنها سازمان دهی شده بوده و به آرامی صورت گرفته است و این باور را به ما میدهد که آنها به زو و اجبار پترا را به فرهنگ دیگری واگذار نکرده اند. 3. المک (Olme) آنها یکی از اولین اجتماعات Mesoamerican بودند و در زمینهای پایین دست جنوب و مرکز مکزیک اقامت گزیدند. المکها سازندگان چیره دستی بودند با مکانهای بزرگی مثل حیاط بزرگ مخصوص مراسم، خانهها، اهرم مخروطی بزرگ و مقبرههای سنگی با دهانه (سر) بزرگ که به خاطر آنها شهرت دارند. آنها را فرهنگ مادر بیشتر فرهنگهای دیگر Mesoamerican میدانند، چراکه آنها یکی از اولین و پیشرفته ترین فرهنگهای Mesoamerican در زمان خودشان بودند. حدود 400 قبل از میلاد نیمه شرقی زمینهای المک رها شد- احتمالا در اثر تغییرات محیطی. بااین وجود تئوری مشهور دیگری وجود دارد که میگوید آنها مورد تهاجم قرار گرفتند، اما هیچ کس نمیداند این متجاوزین چه کسانی بودند. 4. فرهنگ Cucuteni-Trypillian جامعه Cucuteni-Trypillian بزرگ ترین زیست گاه دوره نوسنگی را در اروپا بنیان نهاد که 1500 نفر از مردم را درون خود جای میداد. فرهنگ Cucuteni-Trypillian سیستم مادرسالارانه داشتند و زنان راس خانه بودند، آنها کار کشاورزی را بر عهده داشتند و سفال، پارچه و منسوجات را میساختند. مردها به شکار میرفتند، ابزار میساختند و وظیفه نگهداری از حیوانات اهلیشان را نیز داشتند. یکی از تئوریهای اصلی در مورد پایان یافتن این تمدن این است که آنها مغلوب تمدن جنگجوی کورگان شدند. باستان شناسی امروزی تر بر این نکته اشاره دارد که تغییرات آب و هوایی چشمگیر که منجر به یکی از بزرگ ترین خشکسالیهای تاریخ اروپا شده، میتوانسته دلیل نابودی آنها نیز باشد. 5. امپراطوری خمر امپراطوری خمر از سلسه پادشاهی «چنلا» که امروزه «کمبودیو» نامیده میشود حدود قرن 9 بعد از میلاد به وجود آمد. اینها یکی از قدرتمندترین امپراطوریهای جنوب شرق آسیا بودند. خمرها قوی و ثروتمند بودند و چند سیستم مذهبی شامل هندوئیسم، ماهایانا بودائیسم و تراوادا بودائیسم داشتند. 6. مسینیان مسینیان حدود 1600 سال قبل از میلاد در جنوب یونان زندگی میکردند. مسینیان به تعداد زیادی از شهرهای مهم مثل، مسین، تیرینوس، پیلوس، آتن، تبس، اورچومنوس، لولکوس و نوسوس تاخ و تاز کردند. مسینیان اجناس زیادی را وارد میکردند و آنها را تبدیل به اجناس فروختنی میکردند و بنابراین تبدیل به صنعت گرانی چیره دست شدند. آنها مورد هجوم تمدنی از شمال مثل مردم «دوریان» یا مردم دریا قرار گرفتند. 7. کلوویس تاریخ تمدن کلوویس به 10.000 قبل از میلاد برمیگردد. مرکز اصلی زندگی آنها در دشتهای مرکزی و جنوبی شمال آمریکا بوده که در علم باستان شناسی با تکههای سنگ چخماق که Clovis points نامیده میشود شناخته میشوند. آنها اولین ساکنین بشری جهان جدید بودند و اجداد تمام فرهنگهای اصیل شما و جنوب آمریکا محسوب میشوند. 8. تمدن دره ایندوس تمدن دره ایندوس یا تمدن هاراپان از 3300 تا 1300 قبل از میلاد رشد کرد و آباد بود، اگرچه این منطقه از سال 7000 قبل از میلاد مسکونی و آباد بود. آنها صدها شهر کوچک و روستا با نقشههای سازماندهی شده ساختند و سیستم لوله کشی پیچیده ای با دستشوییهای خانگی. آنها ستاره شناسانی ماهر بودند و در کشاورزی، تولید گندم، جو، صیفی جات، لوبیا، کنجد و کتان نیز مهارت داشتند. و اولین مردمی بودند که لباس کتانی را تولید کردند. برخی از مردم اعتقاد دارند که آریاییها 1500 قبل از میلاد بر آنها پیروز شدند. نظریه دیگری میگوید آنها به دلیل تغییرات محیطی نابود شدند، مثل کاهش آب رودخانه Ghaggar Hakra یا سردتر و خشک تر شدن آب و هوا. 9. آناسازی آناسازی تمدن بومی آمریکا است که 1200 سال قبل از میلاد در چهار گوشه ایالت متحده منزل گزیدند. آنها شکارچی بودند و در خانههایی در گودیهای کم ژرف زندگی میکردند. بعدها آنها به زراعت بلال، حبوبات و کدو نیز پرداختند. پئوبولانهای اجدادی خانههای صخره ای شان را رها کرده و حدود سال 1300 قبل از میلاد از هم جدا و پراکنده شدند. بعد از یک انفجار جمعیتی، روشهای ضعیف کشاورزی و خشکی آب و هوای منطقه تولید غذای کافی تبدیل به امری مشکل شد. درنتیجه فقدان غذا آناسازی به سمت «ریو گراند» یا Hopi mesas حرکت کرد. 10. مینوانها/ The Minoans مینوانها 3000 تا 1000 قبل از میلاد در کرت امروزی منزل گزیدند. آنها اولین تمدن شناخته شده اروپا بودند. تمدن مینوان یکی از سازمانهای اجتماعی، هنر و تجارت بود. مینوانهای اولیه با زبانی که بر پایه زبانهای تصویری بود صحبت میکردند. هیچ گونه شاهد و نشانه ای از فرهنگ نظامی در محل زندگی آنها به چشم نمیخورد و در ظاهر چنین مینماید که قدرتشان تنها بر پایه اقتصاد بنیان نهاده شده بود. چنین حدس زده میشود که مینوانها به خاطر فوران آتشفشانی روی جزیره ترا که امروزه سانتورینی نامیده میشود از روی زمین محو شدند. همچنین گفته میشود آنها مغلوب تمدن Myceanean شده اند. موضوعات مرتبط: ، ، ، ، [ سه شنبه 9 اسفند 1390
] [ 18:32 ] [ احسان اشرفی ] کشف یک کشتی 2 هزار ساله در ایتالیا
به گزارش ایران ناز، این کشتی که در حدود ۳۶ فوت طول دارد و در عمق ۱۳ فوتی از سطح زمین کشف شده، همزمان با فعالیتهای مرمتی پلی قدیمی که شهرک «اوستیا» را به فرودگاه اصلی شهر رم متصل میکرد شناسایی شد.
به عقیده باستانشناسان اگرچه قسمت انتهایی و بخشهایی از عرشه کشتی ناپدید مانده اما میتوان از روی شکل ظاهری آن قدمت این کشتی را به نخستین دوره امپراتوری رم نسبت داد. بررسیها نشان داد به رغم پوشیده شدن بدنه کشتی از یک لایه ضخیم گل و لای، چوب آن همچنان سالم مانده و از سوی دیگر محققان معتقدند، ساحل دریا در زمان فعالیت این کشتی در آبهای مدیترانه دو تا ۲.۵ مایل به سمت خشکی امروزی وسعت داشته است. علاوه بر آن، حجم و اندازه کشتی نشان میدهد که این کشتی در منطقهای دورافتاده قرار نداشته و به احتمال بسیار زیاد کشتیهای دیگری نیز در این محل قرار داشته و جایگاهی از پهلو گرفتن ناوگان دریایی امپراتوری روم را تشکیل میدادند. شهر اوتسیا در یک مایلی شهر پورتوس که شهری بندری بوده و در سال ۴۲ میلادی بنا و تا قرن دوم میلادی محل سکونت بیش از یک میلیون نفر بوده، قرار دارد. باستانشناسان اما همچنان امیدوارند علاوه بر دو بندر کشف شده، این کشتی آنها را به سمت بندر دیگری در این منطقه هدایت کند. موضوعات مرتبط: ، ، ، ، [ سه شنبه 9 اسفند 1390
] [ 18:32 ] [ احسان اشرفی ] |